دانش فقط سه گونه است : آیه ای استوار یا قانونی عادلانه و یا سنّتی پایدار و جز آن تنها فضیلت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

روز معلم

معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا  ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!

 

معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا  ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!

دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت  :
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن ...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ..
معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد.

به عظمت وجلالت، سر تعظیـــم فرود می آورم و پیشانی بر خاک تومی سایم .چون سجده وکرنش سزاوارعظمت و جلال توست ولاغیر.

پروردگارا! در این دنیا از تو چیزی غیر از عزت و ایمان نمی خواهم، تو غنی و رحیمی، من محتاج و فقیری درمانده برسر کویت، مرا دریاب و پناهم ده.

خداوندا! به رحمت بیکرانت، اگر تقصیری دارم از آن در گذر و در زندگی پس از مرگ آرامشی ابدی عنایتم فرما



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : قاسم صفری
تاریخ : 92/2/15:: 8:42 صبح